1 subscription and 0 subscribers

(Peeping Tom) تحلیل روانی فیلم چشم چران

(Peeping Tom) تحلیل روانی فیلم چشم چران

«چشم چران» (Peeping Tom) نام فیلمی انگلیسی به کارگردانی مایکل پاول است. این فیلم علی رقم اینکه 58 سال پیش ساخته شده، دارای ویژگی خاص و بدیعی است که شایستگی بررسی دقیق دارد. فیلم چشم چران را می توان هم از نظر ویژگی های تکنیکی سینمایی آن، و هم از نظر محتوا و عناصر به کار رفته در آن بررسی کرد. در این مقاله قصد دارم به تحلیل این ویژگی های محتوایی و تحلیل روانی چشم چران، و ارتباط آن با انواع پارافیلیا (Paraphilia) _ناهنجاری جنسی_ بپردازم.


پیش از این در مقاله یی به معرفی فیلم چشم چران و مشخصات تکنیکی آن پرداخت؛ پیشنهاد می کنم ابتدا آن مقاله را بخوانید.


 
چشم چران (Peeping Tom)، مجموعه یی از ناهنجاری های جنسی

پارافیلیا (Paraphilia)، به طور تحت الفظی به معنای «فرا-دوستی» است. در ترجمه های فارسی معمولن به غلط آن را «انحراف جنسی» ترجمه می کنند، اما به عقیده ی من ترجمه ی درست آن «گرایش جنسی غیر جریان اصلی» یا به طور ساده تر «ناهنجاری جنسی» است؛ چرا که بسیاری از حالاتی که در زمره ی پارافیلیا دسته بندی می شوند به طور طبیعی بدون اینکه باعث اختلالی حاد در زندگی روزمره ی افراد ایجاد کند در همه ی انسان ها وجود دارد (فهرستی از انواع پارافیلیا ها به انگلیسی). همچنین همانطور که در ادامه استدلال خواهم کرد پارافیلیای چشم چرانی در همه ی ما علاقه مندان به سینما وجود دارد. پارافیلیا زمانی به عنوان یک بیماری محسوب می شود که به صورت عامل مخل زندگی عادی و یا عامل آزار دیگران تبدیل شود (مانند پدوفیلیا _یا کودک آزاری).


مارک، شخصیت اصلی فیلم چشم چران، خودش به اسکوپوفیل (یا اسکوپتوفیل) _یا به فارسی «چشم چران»_ بودن خودش اذعان دارد، و در اواخر فیلم جهت درمان خودش از یک روانشناس کمک می خواهد؛ اما این تنها ناهنجاری جنسی او نیست.



تحلیل روانی چشم چرانمارک لوئیس در حال دید زدن مهمانی هلن
اسکوپوفیلیا (Scopophilia) _یا چشم چرانی

اسکوپوفیلیا (Scopophilia) / اسکوپتوفیلیا (Scoptophilia)، یا آن چه که به آن ویوریسم (Voyeurism)، به معنای التذاذ جنسی با نگاه کردن پنهانی به بدن یک شخص، خصوصن عریان یا در حال سککس، (در فارسی عامیانه «چشم چرانی» یا «دید زدن») گفته می شد، ناهنجاری جنسی یی ست که عنوان این فیلم از آن گرفته شده. ما در جای جای فیلم مارک را در حال چشم چرانی می بینیم.


نمود این عارضه که از کودکی همراه مارک بوده را در تکه هایی از فیلم های دوران کودکی مارک که پدرش از او گرفته می توانیم ببینیم _در جایی که مارک به لب گرفتن زوجی جوان خیره شده. در جای دیگری وقتی مارک مشغول عکس گرفتن از مدل عکس های پوررنوگرافیک است او را می بینیم که بیش از حد پشت دوربینش، در حالی که صورتش زیر پارچه ی پشت دوربین پنهان شده، مکث می کند تا اندکی بیشتر به مدل عکس زل بزند (انگار که از زل زدن بدون مانع به مدلی که رو به رویش ایستاده ناتوان باشد و خودش را محدود به دید زدن به او از درون لنز دوربین بکند). او در جای دیگری، از گوشه ی پنجره، مهمانی هلن را تماشا می کند. و در یک جای دیگر وقتی دو جوان را در حال لب گرفتن در تاریکی خیابان می بیند بی اختیار دست به سمت دوربینی که همیشه بر دوشش می اندازد می برد، اما چون به یاد می آورد آن را همراهش نبرده، بی اختیار به مدتی طولانی و آزار دهنده به دو جوان زل می زند.



تحلیل روانی چشم چرانمارک در حال دید زدن مدل عکاسی از پشت دوربین

تحلیل روانی چشم چرانمارک در حال دید زدن زوجی در حال لب گرفتن

همچنین مارک در تنهایی و تاریکی اتاقش فیلم های قتل سوژه هایش را مرور می کند. احتمالن اگر این فیلم امروزه ساخته شده بود (و توسط فیلم سازان باجسارتی مثل گاسپار نوئه یا لارس فون تریه) مارک را در حال خود ارضایی هنگام دیدن این فیلم ها می دیدیم.



تحلیل روانی چشم چرانمارک در حال تماشای فیلمی که گرفته

 
اسکیزوید (Schizoid)

در علم روان پزشکی، «Schizoid Personality Disorder» (به فارسی: «عارضه ی اسکیزوید شخصیتی») به معنای نوعی ناهنجاری روانی است که در آن فرد مبتلا به روابط اجتماعی بی اعتناست، علاقه مند به انزوا و زندگی پوشیده از دیگران و پنهانکارانه است، و از نظر بروز و واکنش به احساسات سرد و بی تفاوت است. افراد مبتلا به این عارضه معمولن دوستی ندارند، و در برابر دنیای خیالی یی شخصی برای خود می سازند. بنابر عقیده ی برخی محققین، افراد مبتلا به این عارضه تمایل داند تماشاچی دنیای اطرافشان باشند، تا شرکت کننده در آن (مقاله ی «Schizoid personality disorder» ویکیپدیا).


به نظر می رسد مارک به این عارضه مبتلا باشد. او تعامل بسیار محدودی با افراد دارد، به طوری که حتا مستاجرانش نمی دانند او صاحب خانه است. او دوستی ندارد و روابطش با افراد تنها به روابط کاری و حرفه یی محدود می شود. او بسیار کم حرف است، و حتا وقتی حرف می زند بریده بریده و مختصر صحبت می کند، و محتوای حرف هایش فراتر از لب کلام نمی رود. او در برابر اشارات و دعوت های هلن، دختر همسایه اش، بسیار با مکث و سرد واکنش نشان می دهد. وقتی هلن از او می خواهد فیلمی به او نشان بدهد، او فیلمی غیر عادی از تحقیقات پدرش بر روی او در دوران کودکی اش را نشان می دهد، که باعث شوکه شدن هلن می شود. اما مارک، در عوض، دنیای شخصی پیچیده یی دارد. او از آغاز فیلم تا انتها مشغول تکمیل پروژه ی ساختن فیلمی مستند است. هر بار کسی از او می پرسد این فیلم درباره ی چیست و چه هدفی از این کار دارد، او یا از جواب دادن طفره می رود، و یا پاسخی متخصر و فرمالیته می دهد.


نمونه یی خوب از نمود ضعف مارک در ارتباط طبیعی با افراد در صحنه ی قبل از گردش شبانه ی او با هلن نشان داده می شود. مارک که حسی تازه و خوشایند راجع به هلن پیدا کرده، به او می گوید چیزی را حس می کند که نمی تواند توصیفش کند و فقط می تواند با فیلم برداری از آن نشانش بدهد. این توصیف مارک بیانگر این است که او در برخورد واقعی با احساساتش و تعامل اجتماعی ضعف عمده یی دارد، و تنها به وسیله ی رسانه هایی مجازی مثل فیلم و عکس است که می تواند این حس را ابراز یا تجربه کند.



تحلیل روانی چشم چرانمارک از چهره ی خودش عکسی مجازی می گیرد

همچنین نمونه یی خوب از نمود دنیای خیالی و شخصی مارک وقتی است که او از گردش با هلن بر می گردد و وقتی توصیفی زیبا راجع به خودش را از قول هلن می شنود، در لحظه ی غیاب او با دست هایش حالتی شبیه به قاب بندی تصویری خیالی را انجام می دهد، و یا شاید دوربینی خیالی را در دست می گیرد، و از چهره ی خودش پس از شنیدن حرف های دلنشین هلن فیلم می گیرد.


همان طور که گفته شد، افراد اسکیزویدی تمایل به تماشاچی بودن در دنیای اطرافشان را دارند. با یادآوری این توضیح، فعالیت مارک به عنوان عکاس و فیلم بردار _یعنی تماشاچی_ معنایی خاص دارد. با در نظر گرفتن همه ی توضیحات بالا، به نظر می رسد تشخیص مارک به مبتلا بودن به «عارضه ی اسکیزوید شخصیتی» معتبر باشد.


علاوه بر ارثی بودن عارضه ی اسکیزوید، عوامل محیطی و ضعف تربیتی والدین هم به عنوان دلایل به وجود آمدن این عارضه ذکر شده است (مجددن مقاله ی «Schizoid personality disorder» ویکیپدیا)، که با در نظر گرفتن آزار های روحی مارک از طرف پدرش می توان این عامل محیطی را در مورد او معتبر دانست.


 
سادیسم جنسی (Sexual Sadism) _یا دیگر-آزاری جنسی

مارک خودش اذعان می کند که به چشم چرانی مبتلاست، اما این در اصل ناهنجاری یی حاشیه یی در شخصیت اوست. شاید کسی را نتوان پیدا کرد که از چشم چرانی لذت نبرد؛ و این خللی در زندگی اکثر ما ایجاد نمی کند. مشکل مارک، در واقع، ناهنجاری یی است که به آن «سادیسم جنسی»، یا «دیگر-آزاری جنسی»، اطلاق می شود. چنین افرادی با آزار رساندن، یا به تعبیری، با شکنجه ی دیگران لذت جنسی می برند.


از نشانه های افراد مبتلا به اسکیزوید، عدم ارگگاسم از طریق سککس است، بنابراین منطقی است چنین افرادی از طریقی غیر عادی دست به تجربه ی جنسی بزنند. با توجه به اسکیزویدی بودن مارک، طبیعی است که روش ارضای جننسی غیر عادی یی هم داشته باشد. مارک همانطور که خودش در پایان فیلم اعتراف می کند، دوست دارد تا ترس را چهره ی سوژه هایش هنگام مرگ ببیند، و همچینین آن ها را با گرفتن آینه یی جلویشان وادار به دیدن مرگ خودشان، و در نتیجه ترس و شکنجه ی بیشتر بکند. او به طور کلی تنها زمانی تحریک به قتل می شود که سوژه اش بترسد، برای همین وقتی هلن را وحشت زده می بیند از او می خواهد که سریع از او دور بشود، و یا در سایه های کنج اتاق پنهان بشود تا مارک به او آسیب نزند. بنابر دلایل ذکر شده، به نظر می رسد مارک از سادیسم جنسی هم رنج می برد.



تحلیل روانی چشم چرانتصویر مرگ هلن در آینه ی دوربین مارک

 
اروتوفونوفیلیا (Erotophonophilia) _یا قتل برای ارضای نیاز جنسی

ناهنجاری جنسی یی تحت عنوان اروتوفونوفیلیا (Erotophonophilia)، یا قتل شههوانی (Lust Murder) وجود دارد، که در آن فرد مبتلا، برای لذت جنسی دست به قتل می زند، و یا از تصور قتل فردی لذت جنسی می برد.


سوژه هایی که مارک برای کشتن انتخاب می کند همگی زن هستند، و از جذابیت بالنسبه یی هم برخوردارند؛ بدیهی است انتخاب چنین سوژه هایی صرفن بخاطر قتل نیست، بلکه به نظر می رسد مارک که با شکنجه هایی که از طرف پدرش دیده تبدیل به فردی جامعه گریز شده که نمی تواند با زنان رابطه ی سالمی داشته باشد، با آزار و کشتن آن ها سعی می کند به لذت جنسی دست پیدا کند. آرک (قوس) یا تحول شخصیت او هم از زمانی شروع می شود که با خود فکر می کند شاید بتواند با هلن رابطه ی سالمی داشته باشد و تبدیل به آدمی عادی بشود.



تصویری از فیلم Peeping Tomمارک اولین قربانی اش را انتخاب می کند

 
اوبژکتوفیلیا (Objectophilia)  _یا شی دوستی

ناهنجاری جنسی دیگری به نام اوبژکتوفیلیا، یا گرایش جنسی به یک شی بی جان، وجود دارد. نمونه ی آن را در ادبیات فارسی در داستان کوتاه «عروسک پشت پرده» اثر صادق هدایت، می توان یافت. در این داستان، شخصیت اصلی به مانکن لباسی در ویترین یک لباس فروشی شیفتگی شدید پیدا می کند.


در فیلم چشم چران، در صحنه ی بازجویی پلیس، وقتی کاراگاه از مارک می پرسد در شب قبل همراه «کسی» بوده است، مارک جواب می دهد «خیر، فقط دوربینم.» این صحنه همراه است با دستکاری و ور رفتن افسر دیگری با دوربین مارک _که مارک را عصبی و بی قرار می کند. در صحنه ی بازگشت از گردش شبانه با هلن، وقتی هلن لب مارک را می بوسد و خداحافظی می کند، مارک لنز دوربین را به جای بوسه ی او می مالد. شاید وابستگی شدید مارک به دوربینش، و همچنین مالیدن لنز دوربین به جای بوسه ی هلن، فراتر از صرفن علاقه ی یک عکاس یا فیلمساز به دوربینش باشد؛ شاید مارک به این شی وابستگی جنسی دارد و از نوازش آن لذت جنسی می برد.



تحلیل روانی چشم چرانمارک دوربینش را می بوسد

تحلیل روانی چشم چرانمارک دوربینش را محکم در آغوش می گیرد

 
پیکریسم (Piquerism) _یا علاقه به سوارخ کردن

ناهنجاری بارز دیگری که در مارک می توان یافت پیکریسم یا علاقه به سوراخ کردن برای لذت جنسی است. افراد مبتلا به این ناهنجاری از فرو کردن جسم نوک تیز در بدن دیگران لذت می برند.


در فیلم چشم چران شیوه ی قتل مارک به این صورت است که او نیزه ی پنهان شده در پایه ی دوربینش را مانند آلت تناسلی مردانه بالا می گیرد و در گلو یا جای دیگری از بدن مقتول فرو می کند. یه نظر من از میان این همه شیوه برای به قتل رساندن، نویسنده ی این فیلمنامه به طور اتفاقی این شیوه را انتخاب نکرده، بلکه از عمد خواسته این ناهنجاری جنسی را نیز در شخصیت مارک نشان بدهد. شاید پایه ی افراشته ی دوربین جای آلت تناسلی و مشکل نعوظ مارک را می گیرد.



تحلیل روانی چشم چرانمارک پایه ی دوربینش را مانند آلت تناسلی نععوظ شده بالا می گیرد

تحلیل چشم چرانمارک با سرنیزه ی پایه ی دوربینش می خواهد همکارش را به قتل برساند

در صحنه یی که مارک هدیه اش به هلن که یک سنجاق سینه است را می دهد، و هلن مشغول وصل کردنش به لباسش است، حرکات، میمیک، حبس کردن نفس، و نگاه خیره اش به جایی که هلن دارد سوزن سنجاق سینه را نصب می کند هم حیرت انگیز است. فرو رفتن سوزن در لباس هلن برای مارک آشکارا حس خاصی را ایجاد می کند.



تحلیل روانی چشم چرانهلن سنجاق سینه یی را به لباسش وصل می کند

تحلیل چشم چرانواکنش مارک وقتی هلن سنجاق سینه را به لباسش وصل می کند

 

 

 

 

 

 

 

نکته ی دیگر قابل بررسی درباره ی انتخاب سرنیزه برای قتل، تبدیل شدن این آلت قتل به موتیفی برای سبک خاصی از فیلم های ژانر ترسناک به نام اسلشر (Slasher) است. در این سبک فیلم ها (که اتفاقن همین فیلم چشم چران از آغازگرانش به حساب می آید) از جسمی نوک تیز برای قتل استفاده می شود. در مقاله یی دیگر به بررسی بیشتر این ژانر خواهم پرداخت.


 
سیمفوروفیلیا (Symphorophilia) _یا لذت تماشای صحنه های دلخراش

سیفوروفیلیا یا لذت از تماشای صحنه های دلخراش، ناهنجاری یی است که در آن افراد از تماشای صحنه یی غم انگیز یا دلخراش لذت جنسی می برند؛ مانند تماشای صحنه ی جنایت، یا تصادف خودرو. همان طور که در ابتدا گفتم ناهنجاری های جنسی گاهی آن قدر متداول هستند که دیگر نمی توان روی آن ها نام انحراف یا بیماری گذاشت؛ مثلن همین تماشای صحنه ی تصادف یا حادثه یی دلخراش حداقل برای ما ایرانی ها موضوعی غیر عادی نیست. آیا می توان گفت دسته ی افراد پرشوری که دور عده یی که مشغول دعوا در خیابان هستند، و یا افرادی که دور ماشین های تصادفی جمع می شوند، و یا افرادی که به تماشای ساختمان های در حال سوختن می ایستند صرفن از روی کنجکاوی این کار را انجام می دهند؟!


در فیلم چشم چران این عارضه به خوبی نشان داده شده. مارک از ضجه های مقتولینش، و همچنین از صحنه ی حمل جنازه و واکنش مردم به این صحنه ی دلخراش فیلم می گرد، و بعد فیلم ها را با هیجان تماشا می کند. او حتا با دیدن مجدد بستر مرگ مادرش در فیلم عجیبی که پدرش گرفته بود تحریک می شود و همان لحظه شانه ی هلن را در حال تماشای فیلم لمس می کند.



تحلیل روانی چشم چراندر حال تماشای بستر مرگ مادرش، مارک شانه ی هلن را لمس می کند

همچنین در همان صحنه، وقتی هلن از تماشای فیلم های دوران کودکی مارک که در آن پدرش با ترساندن او شکنجه اش می کرد شوکه می شود و می ترسد، مارک چراغی در صورت هلن روشن می کند و سعی می کند از واکنش او فیلم بگیرد.



تحلیل روانی چشم چرانمارک می خواهد از ترس هلن فیلم بگیرد

همچنین در سکانس آخر فیلم مارک به هلن که از وحشت می لرزد می گوید در گوشه یی از اتاق پنهان شود تا او ترس را در چهره و بدنش نبیند _وگرنه نمی تواند کشش اش به قتل را کنترل کند.


http://sinarium.com/wp-content/uploads/2018/06/Peeping-Tom-1960-Sinarium.com-Ending-Sequence.mp4

 
دیوتیسم (Devotism) _یا علاقه به نقص جسمی

آخرین مورد از ناهنجاری های جنسی مارک دیوتیسم یا گرایش جنسی به افراد داری نقص جسمی است. نمود این ناهنجاری زمانی بروز پیدا می کند که یکی از مدل های عکس پورنوگرافیک که مارک می بایست از او عکس بگیرد از برگرداندن صورتش امتناع می کند. ما ابتدا فکر می کنیم او آماتور است و عادت به لخت شدن در برابر دوربین ندارد، اما وقتی صورتش را بر می گرداند می بینیم زخمی بزرگ بالای لبش دارد (لب شکری است). او به مارک می گوید که لازم نیست از صورت او عکس بگیرد، اما مارک انگار حرف او را اصلن نمی شوند چرا که به شدت شیفته ی صورت او شده، به طوری که دوربین شخصی اش را بر می دارد و از صورت او فیلم می گیرد.



تحلیل چشم چرانمارک از دختر لب شکری فیلم می گیرد

شاید مورد دیگر بروز این ناهنجاری جایی باشد که هلن مادر نابینایش را به مارک معرفی می کند. مارک از برخورد با این زن دچار دلهره می شود، به طوری که وقتی با هم دست می دهند زن از او می پرسد که آیا در حال دویدن بوده که نبضش این قدر تند می زند. شاید بالارفتن نبض تام تنها به خاطر خجالتی بودن او باشد، یا کنجکاوی های زن درباره ی او؛ اما در عین حال شاید از نقض جسمی این زن به وجد آمده باشد. البته تعبیر منطقی دیگری هم از منقلب شدن مارک هنگام رو در رویی با مادر هلن این است که کنجکاوی و بازجویی مادر هلن برای مارک یادآور جاسوسی ها و تحت نظر گرفتن های دائمی اش در کودکی توسط پدرش است.



تحلیل چشم چرانمارک در اولین برخوردش با مادر هلن

 
منبع

دانشنامه ی ویکیپدیا، مقاله ی «Schizoid personality disorder»، تاریخ دسترسی: 18 ژوئن 2018.


 


بخش سوم مقاله ی من درباره ی فیلم Peeping Tom، با عنوان بررسی فیلمنامه ی چشم چران را نیز بخوانید.



Read the full article