1 subscription and 0 subscribers

بررسی تکنیکی فیلم چشم چران (Peeping Tom)

بررسی تکنیکی فیلم چشم چران (Peeping Tom)

فیلم چشم چران (Peeping Tom) با در نظر گرفتن این که 58 سال پیش ساخته شده، گذشته از موضوع تابو شکنانه، داستان هیجان انگیز، و خود ارجاعی کنجکاوی بر انگیزش به رسانه ی سینما، همچنین دارای ویژگی های تکنیکی سینمایی خاص و بدیعی است که می تواند مخاطب را شگفت زده کند. در این مقاله قصد دارم به بررسی تکنیکی چشم چران، و ویژگی های خاص کارگردانی و بازیگری آن، و همچنین نوآوری یی که در سینمای جهان و انگلستان به ارمغان آورده بپردازم.


پیش از این در چهار مقاله به معرفی فیلم چشم چران و جزئیات تکنیکی آن، تحلیل روانی چشم چران و ارتباطَش با ناهنجاری های جنسی، بررسی فیلمنامه ی چشم چران و معرفی نویسنده ی آن، و نهایتن نقد فیلم چشم چران به عنوان اثری درباره ی رسانه ی سینما پرداختم. بررسی تکنیکی چشم چران پنجمین و آخرین بخش این سری از مقالات است. بنابراین پیشنهاد می کنم قبل از خواندن این مقاله، باقی مقالات را به ترتیبی که ذکر شد مطالعه کنید.



بررسی تکنیکی چشم چرانپوستر فیلم چشم چران

 
بررسی تکنیکی فیلم چشم چران (Peeping Tom)

فیلم چشم چران با اکسترا کلوزآپی از چشم مارک شروع می شود، و سپس با تصویری از خیابانی تاریک و خلوت با نور هایی که فضایی وهم آلود و کمی سورئال را به تصویر می کشند. این قاب همراه است با موسیقی دلهره آوری که سطح اضطراب ما را افزایش، و وعده ی اتفاقی ناگوار را می دهد.


بررسی تکنیکی چشم چران

بررسی تکنیکی چشم چران

قبل از اینکه حتا صورت مارک را ببینیم، با کلوزآپی از دوربین هندی کمی که مارک زیر کتش قایم کرده مواجه می شویم. مارک دکمه ی ضبط دوربین را می زند و صدای وز وز ناخوشایندی هم به موسیقی اضافه می شود. سپس زاویه ی دوربین عوض می شود و ما از درون دوربین مارک زن روسپی یی که منتظر مشتری است را می بینیم. دوربین به زن نزدیک می شود، از پاهای او تیلت می کند رو به بالا و اندام زن را برانداز می کند، تا جایی که دوربین جای چشم های مارک را می گیرد، به طوری که وقتی زن بر می گردد و مبلغ را به مارک می گویند انگار مستقیم با ما دارد حرف می زند.


بررسی تکنیکی چشم چران

زن حرک می کند سمت آپارتمانش و ما دنبال او می رویم. این زاویه ی دید اول شخص با استفاده از دوبین روی دستی که جای چشم های کارکتر را می گیرد، حتا اگر بی نظیر نباشد حداقل تا زمان ساخت این فیلم تکنیکی کم نظیر بوده. همه ی این ها را به کج شدن فریم وقتی مارک می خواهد پایه ی دوربینش را باز کند اضافه کنید، و همچنین بازتاب نوری که در صورت زن در حال درآوردن لباسش می افتد (که بعدن می فهمیم بازتاب نور در آینه یی است مارک هنگام کشتن سوژه هایش سمتشان می گیرد.)


سکانس که در بالا توضیح داده شد، ما را به یاد سبک فیلم سازی گاسپار نوئه ی معاصر خودمان می اندازد. موسیقی که شنونده را عصبی و مضطرب می کند، دوربینی لرزانی که جای چشم کاراکتر فیلم را می گیرد، و فریمی که در زاویه یی غیر عادی کج می شود. همین تکنیک چندبار دیگر وقتی مارک در حال فیلم برداری است تکرار می شود.


سکانس آغازین چشم چران را در ادامه مشاهده کنید:


http://sinarium.com/wp-content/uploads/2018/06/Peeping-Tom-1960-Sinarium.com-Opening-Sequence.mp4

 

در ادامه ی فیلم در سکانس مغازه ی عکس های پورنوگرافیک نیز با تصاویر تازه یی مواجه می شویم. دیدن عکس های پورنوگرافیک در فیلم های معاصر فیلم چشم چران چیز نایابی است، چه برسد به صحنه یی که مردی میانسال وارد مغازه می شود و آلبومی از این عکس های پورنوگرافیک را با ولع بررسی می کند (حین این که سعی می کند خودش از دیده شدن توسط مارک یا دختری که وارد مغازه می شود پنهان کند) و می خردشان.


همه ی تصاویری که در طبقه ی بالای فروشگاه، جایی که دو پورن استار در حال آراستن خودشان برای عکاسی هستند، به نسبت فیلم های آن دوره تازه و بی بدیل هستند. در این سکانس مدل های نیمه برهنه، با حرکات و حرف های عشوه گرانه شان، و همچنین نقاشی ها و عکس های روی دیوار ها، به علاوه ی رنگ های تند آبی و قرمز، همگی فضایی خاص و تازه را ایجاد می کند (که نمی توانم نگویم به فیلم های گاسپار نوئه شباهت دارند.) در واقع دو رنگ قرمز و آبی تند در سرار فیلم به دفعات استفاده شده. علاوه بر دلالت جنسی رنگ قرمز، استفاده از دو رنگ آبی و قرمز در کنار هم می تواند نماد روان دوقطبی مارک هم باشد؛ رنگ قرمز به عنوان نماد روان متلاشی شده و خوی قاتلانه ی مارک، و رنگ آبی به عنوان نماد بعد آرام و مهربان او.



فیلم چشم چراناستفده از رنگ های آبی و قرمز تند

بررسی تکنیکی چشم چرانهاله ی آبی و قرمز بر چهره ی مارک

بررسی تکنیکی چشم چرانتضاد رنگ آبی و قرمز

بررسی تکنیکی چشم چرانلباس با رنگ های متضاد اولین قربانی مارک

در سکانس دیگری که مارک برای هلن فیلم دوران کودکی اش را پخش می کند. لیو مارکس با زیرکی به جای استفاده از فلش بک، و یا صرفن پخش کردن فیلمی که هلن را بهت زده کند، صحنه هایی از کودکی مارک را انتخاب می کند، تا به این ترتیب هم اطلاعاتی راجع به چگونگی تبدیل شدن مارک به فرد بیماری که اکنون می بینیم را توصیف کرده باشد، و هم هلن را شوکه و راجع به مارک کنجکاو کند.


مارک از ابتدای فیلم تا پایان خودش را متعهد به ساختن مستندی راجع به زندگی خودش، و راجع به ترس کرده. این فیلم درون فیلم، و خود-ارجاعی فیلم چشم چران (اشاره اش به رسانه سینما، یا به عبارت دیگر فیلمی راجع به فیلم) نیز عنصری ابتکاری است. در نظر بگیریم که این فیلم در سال 1960 ساخته شده، در حالی که فیلم مشهور 8 و نیم فدریکو فیلینی (Federico Fellini) که آن هم موضوعی خود-ارجاعانه راجع به سینما دارد در سال 1963 ساخته شده.



هشت و نیم فلینیپوستر فیلم 8 و 1/2 فلینی

 
فیلم چشم چران (Peeping Tom) آغازگر ژانر اسلشر (Slasher)

کلمه ی Slash به معنای دریدن یا شکافتن است؛ مانند شکافتن گوشت بدن با چاقو. از ترجمه ی این کلمه تقریبن می توانیم بفهمیم ژانر Slasher (به معنای شکافنده) به چه نوع فیلمی اشاره دارد. تعریف دقیق تر از این ژانر، فیلمی است که دارای کاراکتری اصلی است که از مشکل روانی/جنسی حادی رنج می برد، و برای ارضای نیازش به کشتن/لذت جنسی اقدام به قتل عده یی (بیشتر زنان)، معمولن با چاقو یا وسیله ی برنده ی مشابه، می کند.



بررسی تکنیکی چشم چرانجسم تیز و برنده به عنوان آلت قتل در ژانر اسلشر

تحلیل گران سینما فیلم چشم چران را در زمره ی این ژانر قرار می دهند. اما جالب اینجاست که فیلم چشم چران همچنین به عنوان آغازگر این ژانر هم محسوب می شود (مقاله ی «Slasher film» در ویکیپدیا). برخی فیلم روانی هیچکاک را به عنوان آغازگر این ژانر محسوب می کنند، اما با دانستن اینکه فیلم چشم چران یک ماه زودتر از روانی اکران شده، باید بپذیریم این افتخار مختص فیلم چشم چران است.


اما واقعیت ناراحت کننده این است که فیلم چشم چران، بر خلاف فیلم سایکو که در زمان ساختش بسیار مورد تحسین قرار گرفت و حتا نامزد جایزه ی بهترین کارگردانی اسکار شد، از طرف جامعه ی سینمایی آن زمان بریتانیا بخاطر موضوع جنسی و نشان دادن تصاویر قتل و کشتار بسیار مورد تقبیح قرار گرفت. دامنه ی انتقاد از این فیلم تا حدی بود که نه تنها این فیلم هیچ جایزه یی نگرفت، بلکه مایکل پاول برای ساختن فیلم های آینده اش با مشکل بزرگی مواجه شد (سایت FT Magazine). مایکل پاول که پیش از ساخت چشم چران بیش از 50 فیلم بلند ساخته بود، بعد از اکران این فیلم تنها توانست 5 فیلم دیگر در سال های پراکنده بسازد، و کارنامه ی فیلم سازی اش بسته شد.


بعد ها با پی بردن به کیفیت فیلم چشم چران، در کنار دیگر فیلم های کارنامه ی مایکل پاول، او توسط موسسات و فستویال های سینمایی معتبر جهان از جمله آکادمی فیلم بفتا و فستیوال فیلم ونیز مورد تقدیر قرار گرفت. عده ی از غول های سینما از جمله مارتین اسکورسزی، پدرو آلمودوار، و برایان دی پالما، مایکل پاول و فیلم هایش را به عنوان الهام بخش آثارشان ذکر کرده اند (سایت Powell-Pressburger).



بررسی تکنیکی چشم چرانمایکل پاول

در فهرست 100 فیلم برتر جهان از نگاه منتقدین انستیتوی فیلم بریتانیا، 2 فیلم به کارگردانی مایکل پاول، به نام های «مسئله ی مرگ و زندگی» (1946) (A Matter of life and Death) رتبه ی 90، و «مرگ و زندگی سرهنگ بلیمپ» (1943) (The Life and Death of Colonel Blimp) رتبه ی 93 را ازان خود کرده اند (سایت انستیتوی فیلم بریتانیا).


 
اولین صحنه ی عریان در یک فیلم سینمایی انگلیسی

علاوه بر پیشگام بودن چشم چران در ژانر اسلشر، این فیلم را احتمالن می توان پیشگام نمایش صحنه های عریان در فیلم های داستانی انگلیسی زبان (بعد از تصویب قانون سانسور آمریکا)، و همچنین در سینمای انگلستان دانست (ویکیپدیا، «Nudity in film»، بخش «Challenges to the Hays Code, 1960–1966»). در صحنه ی بازگشت مارک به استودیوی عکاسی، در حد چند ثانیه، میلی، مدل عکاسی (که نقشش را پملا گرین) بازی می کند، را می بینیم که روی تختی کاملن عریان دراز کشیده.


در زمان ساخت چشم چران، همانند زمان ما، وجود صحنه های عریان و حتا پورنوگرافیک پدیده ی غریبی در سینما به شمار نمی آمده، چرا که از اولین سال های اخراع سینما، کارگردان ها مشغول ساخت پورنوگرافی، و یا نمایش برخی صحنه های عریان در فیلم های سینمایی بوده اند. عاملی که اندکی وقفه در نمایش این جور صحنه ها در فیلم های دهه های 30 تا 60 ایجاد کرد تصویب قانون سانسور هیز (Hays Code) در سال 1930، و اعمال آن از سال 1934 بود.



بررسی تکنیکی چشم چراناولین صحنه ی عریان در یک فیلم سینمایی انگلیسی

البته علی رقم قانون هیز که کمپانی های تولید فیلم آمریکا را ملزم به حذف برخی صحنه ها یا مضمون ها می کرد، تولید کننده های مستند و فیلم های آموزشی، و فیلمسازان مستقل بعضن فیلم های دارای صحنه های عریان می ساختند. همچنین در اکثر کشورهای اروپایی قانونی برای ممانعت با ساخت فیلم های این چنینی وجود نداشت. اما بخاطر عرف غالب در کشور انگستان، و خود-سانسوری فیلمسازان، فیلم هایی حاوی صحنه های عریان در کشور انگلستان ساخته نمی شد (حداقل تا این لحظه نمونه یی از آن پیدا نشده).


 
بازیگری خوب فیلم چشم چران (Peeping Tom)

نکته ی دیگر شایسته ی بررسی، بازیگری درخشان کاراکتر اصلی فیلم توسط کارل بوم، بازیگر اصالتن اتریشی، است. نام اصلی او کارلهاینتس بوم (Karlheinz Böhm) است، اما تحت نام کارل بوم، که تلفظ ساده تری دارد، در انگلستان شناخته می شد. او که در مجموع در 45 فیلم نقش آفرینی کرد، در فیلم چشم چران هم بازی یی فوق العاده از خود نشان داد. او توانست بسیار خوب در نقش مارک لوئیس، مردی مبتلا به انواع ناهنجاری های جنسی و روانی فرود برود. در فیلم چشم چران، مارک لوئیس، مرد جوان خجالتی یی است که در کودکی توسط پدرش که قصد تحقیق روی رشد کودک و تاثیر ترس بر انسان را داشته مورد شکنجه و آزار روحی قرار گفته، که در نتیجه تبدیل به فردی جامعه ستیز شده.


شخصیت دو قطبی مارک در فیلم چشم چران بسیار باور پذیر و واقعی از آب در آمده. او از طرفی انسانی مهربان و سر به زیر است که رویای تبدیل شدن به کارگردان سینما را دارد، و از طرفی بیماری با روان از هم پاشیده است که برای ارضای امیالش دست به قتل می زند. جان بخشیدن به کاراکتری چینین پیچیده نیاز به مهارت فوق العاده یی دارد، که کارل بوم به خوبی از پس آن بر آمد.



فیلم Peeping Tomکارل بوم در سال 2009

گفته می شود یکی از دلایل انتخاب کارل بوم برای ایفای نقش مارک، داشتن پدری کنترل گر و دیکتاتور صفت، و در نتیجه داشتن تجربه ی شخصی نزدیک به کاراکتر مارک بوده است. (بخش « Acting career» در مقاله ی « Karlheinz Böhm» در ویکیپدیا) عجیب اینکه دختر کارل بوم، سیسی بوم، در خاطراتش والدینش را به آزار جنسی او در دوران کودکی محکوم کرده است! (سایت Online Focus)


کارل بوم، بعد از فیلم چشم چران، در چند فیلم سینمایی و برنامه ی تلویزیونی نقش آفرینی کرد؛ از جمله در 4 فیلم به کارگردانی رینر ورنر فسبیندر (Rainer Werner Fassbinder)، کارگردان مشهور و پرحاشیه ی آلمانی.


 
جمع بندی درباره ی فیلم چشم چران (Peeping Tom)

مایکل پاول سال ها بعد از اکران فیلم چشم چران، در زندگی نامه اش با لحنی کنایه آمیز نوشت: «فیلمی می سازم که کسی دوست ندارد ببیند، و بعد، پس از 30 سال، همه یا آن را دیده اند یا می خواهند ببینند.» (هفته نامه ی LA Weekly)


بهترین وصفی که از چشم چران می توانم بکنم این است که این فیلم از آن هایی است که بعد از دیدنش حسرت می خورید چرا زودتر ندیده بودیدش، و چطور فیلمی اینقدر خاص و متفاوت 6 دهه است که وجود داشته و از آن بی خبر بوده اید. فیلم چشم چران تنها 2 سال پس از شروع موج نو فرانسه (و پیش از رونق و اعتبار گرفتن آن)، 1 ماه پیش از سایکو هیچکاک، 3 سال قبل از اکران 8 و نیم فلینی، و 49 سال پیش از اکران وارد خلأ شو گاپسار نوئه، اکران شد.


چشم چران تمام موفقیتش را علی رقم سانسور و فضای محافظه کارانه ی سینمای آن زمان به دست آورده. با توجه به تکنیک های سینمایی استفاده شده در آن، فیلم نامه خوب پرورش یافته، شخصیت پردازی قوی، و پرداختن به موضوعاتی تابو وار از ناهنجاری های جنسی و روانی، چشم چران یک شاهکار ماندگار است که شایستگی این را دارد که بیشتر از این ها دیده و تحلیل شود.


تیتراژ فیلم Peeping Tom

 
منابع

دانشنامه ی ویکیپدیا، «Slasher film»، تاریخ دسترسی: 13 ژوئن 2018.


سایت FT Magazine، «Thelma Schoonmaker: the queen of the cutting room»، نوشته ی لئو رابسن، در تاریخ 9 می 2014، تاریخ دسترسی: 19 ژوئن 2018.


سایت Powell-Pressburger، «Famous fans of Powell and Pressburger»، تاریخ دسترسی: 19 ژوئن 2018.


دانشنامه ی ویکیپدیا، «Nudity in film»، تاریخ دسترسی: 21 ژوئن 2018.


سایت انستیتوی فیلم بریتانیا (British Film Institute)، «Critics’ top 100»، تاریخ دسترسی: 19 ژوئن 2018.


دانشنامه ی ویکیپدیا، «Karlheinz Böhm»، تاریخ دسترسی: 19 ژوئن 2018.


سایت Online Focus، «Sie haben mich missbraucht, geschlagen, prostituiert»، نوشته شده در تاریخ 28 دسامبر 2018، تاریخ دسترسی: 19 ژوئن 2018.


هفته نامه ی LA Weekly، «5 Notoriously Terrible Films That Actually Aren't So Terrible»، نوشته ی مایکل نوردین، در تاریخ 18 ژانویه ی 2013، تاریخ دسترسی: 13 ژوئن 2018.


 


نظرتان درباره ی مجموعه ی مقالات من درباره ی فیلم Peeping Tom را با من در میان بگذارید.



Read the full article